آیلینآیلین، تا این لحظه: 19 سال و 6 روز سن داره

آیلین هستی مامان و بابا

تبریک بهترین روز سال (یعنی روز مادر )

پیشاپیش روز زن و همچنین روز مادر را به تمام زنان و مادران عزیز تبریک می گویم    10 جمله و نقل قول به مناسبت روز مادر     مادری تمام وقت بودن، یكی از مشاغل با حقوق بالاست كه حقوقش عشقی خالص و ناب است.   با سرعت هر چه تمامتر به  روز مادر  نزدیك می شویم روزی كه گل ها می شكفند . همان طور كه شكفتن گلها را جشن می گیریم نباید از مهم ترین جشن برای مادرانی كه ما را به دنیا آورده اند را فراموش كنیم . بدون حضور مادرها ما نمی توانستیم پا بر این دنیا نهیم و از نعمت زندگی لذت بریم . این موجودات دوست داشتنی مادران ما هستند و برای 9 ماه ما را در بطن خودشان حمل كرده اند و حتی وقتی هم كه بزرگ می...
29 فروردين 1393

یاد ایام خاطرات بازی دهه شصتی ها

سلام دوستان عزیز مروری بر ایام گذشته ( یادش بخیر ) واقعاً یادش بخیر  یادش بخیر شعر باز باران با ترانه باز باران با ترانه با گوهرهاي فراوان مي خورد بر بام خانه يادم آرد روز باران گردش يك روز دیرین خوب و شیرین توي جنگل هاي گيلان كودكي ده ساله بودم شاد و خرم نرمو نازك چست و چابك با... باز باران با ترانه با گوهرهاي فراوان مي خورد بر بام خانه يادم آرد روز باران گردش يك روز دیرین خوب و شیرین توي جنگل هاي گيلان كودكي ده ساله بودم شاد و خرم نرمو نازك چست و چابك با دو پاي كودكانه مي دويدم همچو آهو مي پريدم ازلب جوي دور ميگشتم ز خانه مي شنيدم از پرند...
25 فروردين 1393

پست اول نوروز 93

سلام دوستان خوبم امیدوارم که سال جدید را تا این لحظه با خوبی و سلامتی پشت سر گذاشته باشید . و نوروز و تعطیلات را خوبی را سپری کرده باشید . من تقریباً از دوشنبه آخرین هفته سال  دیگه مدرسه نرفتم یعنی اینگار دیگه خانم معلم هم خسته شده بود . آخه بهمون گفته بود اگه دوست داریم می تونیم دیگه مدرسه نریم . این همه عکس های آخرین دوشنبه سال همراه دوستم نسترن دختر همکار مامانم در اداره  این هم عکس من توی حیاط پشت اداره و مشغول شیطونی کردن  امسال در شروع سال جدید یعنی تقریبا سه ساعت مونده به سال تحویل بابا مجبور بود که برای تحویل گرفتن یک بسته پستی که براش رسیده بود بره فرودگاه که من و مامان رو هم همراه خودش برد ...
23 فروردين 1393

تعطیلات نوروزی

توی پست قبلی از تعطیلات عید گفته بودم حالا می خوام بقیه را برای خودم و شما مرور کنم روز دوم عید که دختر عموی کوچولوی به دنیا آمد .که قبلاً براتون گفته بودم روز سوم هم هم که برای عید دیدنی به خانه خاله مریم و خاله شهلا رفتیم . بعد هم می خواستیم بریم خانه خالا میترا که اونا امده بودم سمت خانه ما برای عید دیدنی بعد برگشتیم خونه شب خاله میترا اومد خونمون عید دیدنی  روز چهارم هم با عمو شاهرخ و زن عمو و مامان حبابه و عمه مریم و مامان و بابا رفتیم گردش که خیلی خوش گذشت و طبق معمول هر سال رفتیم روستایی سرسبز و دیدنی کرائی که زادگاه پدری من نیز       می باشد . عکس های از روز 4 فروردین ماه 1393 روستای سرسبز کرائی ...
23 فروردين 1393
1